«خوشبختی» واژه ای زیبا و دلپذیر است، عده ای زندگی را دامنه ای سرسبز، باصفا و ساحلی دلپسند و دلربا می بینند که در آن باید خوب نوشید، خوب پوشید و خوب گشت و عده ای آن را در یک حال خوب پیدا می کنند.
از آرزوهای بزرگ زندگی هر انسانی به دست آوردن خوشبختی یا بهتر بگوییم تجربه کردن حس خوشبختی است. این خوشبختی از آن دست، آرزوهایی است که هرکس تعریفی از آن دارد، برای مثال فردی خوشبختی را در مال و ثروت و دیگری در شهرت و مقام و دیگری در کسب علم و دانش و... می داند.
خیلی از آدم ها ممکن است ظاهر شادی داشته باشند، اما درونشان پر از کشمکش و استرس باشد. آدم ها در خانه های شیک زندگی می کنند و در ماشین های مدل بالا حرکت می کنند و به ذهنشان هم نمی رسد که یک جای کار می لنگد؛ تا این که یک روز از درون، احساس خالی بودن می کنند و متوجه می شوند معنای زندگی و خوشبختی و شادی را گم کرده اند. راستی، تو هیچ وقت از خودت سؤال کرده ای که «آیا من خوش بختم؟». در این جا چند راه ساده برای به یاد آوردن شادی و خوشبختی معرفی شده است.
خوشبختی یعنی رؤیاهای تو
برخلاف تصور خیلی ها، معنی زندگی خوشبخت دقیقاً یک زندگی آسان نیست! بنابراین به دنبال انتخاب های راحت، آسان و دم دستی نباش و به دنبال رؤیاهایت برو. بهترین کاری که در زندگی می توانی بکنی این است که با تلاش و پشتکار، خواسته ی قلبی ات را دنبال کنی. نگران ریسک و خطرکردن نباش و به این هم فکر نکن که ممکن است چه اتفاقی بیفتد، چون اگر با این فکرها دست روی دست بگذاری، هرگز اتفاقی نخواهد افتاد.
دنیا را با کودکی ات کشف کن
همیشه ی همیشه ی همیشه دلیلی برای سپاسگزار بودن هست و همیشه چیز جالبی وجود دارد که بخواهی یاد بگیری. از کلاس های مختلف و جورواجور صحبت نمی کنم، منظورم خود دنیا و زندگی است. سعی کن دنیا را با چشم های سال های کودکی ات دوباره کشف کنی؛ چشم هایی که دنیا را همان طور می بیند که هست. با زیبایی های رنگارنگ در همه چیز، از زندگی های کوچک عکس ها در یک آلبوم خانوادگی گرفته تا زیبایی گل ها و رنگین کمان و حیوانات و... توانایی یافتن زیبایی در چیزهای کوچک می تواند به یک خانه شادی ببخشد، یک رابطه را ماندگار و زندگی را دوست داشتنی کند.
خوشبختی یعنی دورهمی ساده
یادت باشد که نمی توان خوشبختی را بر بدبختی دیگران بنا کرد! تو وقتی می توانی خوشحال و خوشحال تر باشی که بقیه هم غصه دار و درگیر مشکلات نباشند. بنابراین سعی کن از صدایت برای مهربانی استفاده کنی، از گوش هایت برای گوش دادن و همدردی، از دست هایت برای دادن و بخشیدن، از ذهنت برای بازبودن و پذیرفتن و از قلبت برای دوست داشتن و عشق ورزیدن. به جای این که دیگران را به پایین هل بدهی، دستشان را بگیر و از زمین بلندشان کن.
و از نگاهی دیگر
آنها که نگاهی زیباشناسانه و زیبابینانه دارند و معتقدند خوشبختی هم در این دنیا وجود دارد و هم در عالم دیگر. با این تفاوت که در این دنیا، گذراست و لحظه ای و در عالم دیگر جاودانه و همیشگی. گرچه خداوند انسان را برای زندگی در این جهان در رنج و زحمت آفریده است اما لحظه هایی وجود دارد که می تواند در آنها خوشبختی را به چشم ببیند، حس و لمس کند و حتی هنگام رنج کشیدن هم اگر سختی ها را لطف و عنایت از جانب خدا بداند، می تواند مزه خوشبختی را بچشد. انسان باید این حقیقت را بپذیرد که هر شرایطی و هر موقعیتی، خوشی های خاص خود را دارد. در سنین مختلف هم خوشی ها متفاوت و متغیر است. نباید خوشبختی را در دوردست ها جستجو کرد.
مدیریت نگاه مان به زندگی
پس بخشی از احساس خوشبختی را ما خودمان مدیریت می کنیم، یعنی اگر قبلا این اندیشه را بارور کنیم که دیدن شاخه گلی خوشبو و لطیف در گلدان سر طاقچه یا رقصیدن برگ درخت با نوازش باد بهاری، حس خوشبختی را زنده می کند، آنگاه دیگر خوشبختی را در مادیات جستجو نمی کنیم بلکه با طبیعت زیبای خدادای که تامل و تفکر در آن را خداوند سبحان در آیات نورانی خویش توصیه فرموده است، خوشبختی و خوش وقتی را تجربه می کنیم. و شاید زمانی هم ما از خوشبختی دیگران، خوشبختی و شادکامی را درک و احساس کنیم. یا بهتر از آن زمانی که ما خوشبختی را در سیر مراتب ایمان و معنویت بدانیم آنگاه با نوای دل انگیز و نفیر روح افزای «نی» هایی که از نیستان وجود بریده شده اند، خوشبختی و سیر در ژرفای آن را با اعماق جان ادراک می کنیم.