سارا قاسمی دوشنبه ۹ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۰

ما همیشه نمی‌توانیم از فرزندمان در مقابل پستی و بلندی‌های زندگی محافظت کنیم. او بزرگ می‌شود و به ناچار وارد دنیای پر درد و رنج آدم بزرگ‌ها می‌شود. جایی‌که زندگی زخم هایی بر او وارد می‌کند و گاهی اوقات قلبش را می‌شکند. شاهد این لحظات بودن برای ما پدر و مادرها سخت است اما بخشی از زندگی است.

حمایت دائمی در فضای مصنوعی که ما برای فرزندانمان ایجاد می کنیم باعث می‌شود تا کودکان  تجربه‌های خطرناکی در زندگی نداشته باشند. کودکان بین 5تا8 سالگی آماده‌اند تا با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شوند. باید به آنها فرصت تجربه‌های جدید داد هر چند که در این تجربه‌ها شکست بخورند.

اخلاق کودک شما در اینکه او چگونه با ناامیدی‌هایش کنار می‌آید بسیار اهمیت دارد. با این وجود راهکارهایی وجود دارد که به کودکتان کمک می کند تا او با موقعیت‌های ناگزیر نه چندان خوش آیند زندگی‌اش بهتر کناربیاید. این راهکارها مناسب کودکان مدرسه‌ای است یعنی سن و سالی که ممکن است ناامیدی را در زندگی‌شان تجربه کنند.


1. وقتی زندگی آن روی دیگرش را نشان می‌دهد

گاهی اوقات زندگی بر وفق مراد شما نیست. یک روز ممکن است نتوانید بلیط تئاتری که او دوست دارد را تهیه کنید یا اینکه روز تولدش که قرار بود در حیاط خانه بگیرید باران ببارد و برنامه ریزی‌هایتان خراب شود یا اینکه تیم ورزشی مورد علاقه‌اش می‌بازد. همه این‌ها احساسات کودک شما را به شدت خدشه‌دار می‌کند.

مثلا اگر تیم ورزشی مورد علاقه کودکتان باخت بهتر است با جملاتی مانند "مهم‌ترین نقش تو طرفداری از تیم مورد علاقه‌ات است؛ چه در برد و چه در باخت؛ یا اینکه شکست باعث قوی‌تر شدن می‌شود" او را دلداری دهید. روان‌شناسان معتقدند که در مواقع شکست باید به فرزندانمان نشان بدهیم که از ناامیدی‌ها و اشتباهات می‌توان چیزهایی آموخت.


2. وقتی یک نفر فرزندتان را ناراحت می‌کند

گاهی اوقات ممکن است بهترین دوست فرزند شما با یک نفر دیگر دوست شود یا اینکه کودک شما متوجه شود خاله‌اش خواهرزاده‌تان را به باغ وحش برده است. فرزند شما با شنیدن این خبر بسیار ناراحت می‌شود. لازم نیست فورا با او شروع به صحبت بکنید. بهتر است به او اجازه دهید تا کاملا احساس ناراحتی کند. وقتی کودکی احساس ناراحتی می‌کند نباید به او بگویید: "تو بچه خوبی هستی و یک دوست دیگر پیدا می‌کنی" بلکه باید بگویید: "متوجه‌ام تا چه اندازه ناراحت هستی و کاملا درکت می‌کنم."

 

وقتی باید اجازه دهید قلب فرزندتان بشکند

 

در حقیقت با تایید احساس‌های کودکتان شما می‌توانید موقعیت مکالمه را ایجاد کنید و حتی راه حل‌های خوبی پیدا کنید. بهتر است از او بپرسید "حالا می‌خواهی با احساسی که داری چه کار کنی؟" و اگر راه حلی به شما ارائه داد از او سوال کنید "واقعا این کاری است که می‌خواهی انجام دهی؟" اگر در تصمیم خود تردید داشت به او کمک کنید تا راه حل‌های بهتری پیدا کند.


3. وقتی در کاری سعی کافی نکرده است

بچه‌ها می دانند که همیشه باید به بهترین شکل ممکن تلاش کنند. گاهی اوقات بدون اینکه تلاش کافی بکنند انتظار موفقیت دارند. همیشه این شانس را به کودکانتان بدهید تا شکست به دلیل تلاش کافی نکردن را تجربه کنند. بیشتر اوقات ما به آنها می‌گوییم "بگذار کمکت کنم" تحقیقات علمی نشان داده این راه حل به هیچ عنوان نتیجه بخش نیست.

بهتر است به فرزندتان اجازه تجربه کردن بدهید. بگذارید خودش دندان‌هایش را مسواک کند هرچند که درست نباشد یا اینکه تکالیف مدرسه‌اش را خودش انجام دهد هر چند که کامل نباشد. البته هر وقت کمک لازم داشت دریغ نکنید مثلا قبل از امتحانات به درس‌های او رسیدگی کنید یا هر از گاهی دندان‌هایش را نگاه کنید تا مبادا سوراخ شده باشد.


4. وقتی تلاش می‌کند اما همچنان شکست می‌خورد

بعضی وقت‌ها فرزند شما همه تلاش خود را می‌کند اما موفق نمی‌شود. مثلا آنقدر خوب تکالیفش را انجام می‌دهد که شاگر نمونه کلاس شود اما یک نفر دیگر را انتخاب می‌کنند آن موقع است با صورتی گریان به خانه می‌آید و شروع به شکایت می‌کند.

شما در این موقعیت باید به فرزندتان کمک کنید تا برای برنده خوشحال باشد تا به حال خود گریه کند. این کار به او کمک می کند تا بتواند بر ناامیدی‌اش با روشی مثبت غلبه کند.


5. وقتی از خود ناامید می‌شود

آدم بزرگ‌ها هم وقتی اشتباه می‌کنند خودشان را سرزنش می‌کنند چه برسد به بچه‌ها. در چنین مواقعی با مثال زدن به کودکانتان دلداری دهید. مثلا به او بگویید که شما هم یک روز ناهار را سوزاندید و یا یک قرار کاری مهم را فراموش کردید.



شارژ سریع موبایل